سیاره گنج، انیمیشنی در سبک علمی تخیلی و موزیکال به کارگردانی ران کلمنتس و جان ماسکر است. جیم هاکینز همراه با خدمه یک کشتی فضایی به یک سفر خارق‌العاده در کهکشان می‌رود…

شب در موزه، مجموعه فیلمی در سبک فانتزی کمدی به کارگردانی شاون لوی و با بازی بن استیلر در نقش اصلی است. لری دیلی مرد بیکاری است که نگهبان شب یک موزه شده‌است؛ اما اشیاء و مجسمه‌های موزه در طول شب به وسیلهٔ لوحی که در آن قدرتی جادویی نهفته است بیدار می‌شوند…

بدنام، فیلمی کاندیدای 2 جایزه اسکار در سبک جاسوسی به کارگردانی آلفرد هیچکاک است. این فیلم یکی از شاهکارهای هیچکاک در زمینه تعلیق – بازی بازیگران – فیلمنامه و استفاده از نماها و سکانسهایی ناب به‌شمار می‌رود. «هیوبرمن» فرزند یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده است…

ایندیانا جونز، مجموعه فیلمهایی درباره یک باستان‌شناس ماجراجو و مخاطرات بزرگ اوست. این سری فیلم‌ حاصل همکاری استیون اسپیلبرگ در مقام کارگردانی و جورج لوکاس فیلنامه‌نویسِ دستیار و تهیه‌کننده است. هریسون فورد نقش شخصیت اصلی این فیلم‌ها را بر عهده داشته‌است؛ ماجراجوی بی‌پروایی که به دنبال دست‌نیافتنی‌ترین گنج‌های دنیاست.

کابوس قبل از کریسمس، یک انیمیشن استاپ موشن فانتزی موزیکال به کارگردانی هنری سیلیک و تهیه‌کنندگی تیم برتون است. در شهر هالووین که کار تک تک شهروندان آن‌ها ساختن شوخی‌های ترسناک مخصوص شب هالووین است، جک که پادشاه کدوتنبل‌های ترسناک و شوخی ساز محبوب شهر است از یکنواختی هالووین احساس خستگی می‌کند…

گوست رایدر یا روح سوار دو فیلم فانتزی براساس شخصیت ضدقهرمان و ابرقهرمان در کمیک مارول کامیکس و با بازی نیکلاس کیج است. جانی بلیز (نیکلاس کیج) که یک بدلکار موتورسوار است برای نجات جان یک شخص، روح خود را به مفیستو می‌فروشد. او نمی‌داند که این کارش چه بهای سنگینی در بردارد…

هالک و هالک شگفت‌انگیز دو فیلم ابرقهرمانی بر اساس شخصیتی به همین نام از شرکت مارول کامیکس است. فیلم هالک شگفت‌انگیز 2008 دومین فیلم در دنیای سینمایی مارول بعد از فیلم مرد آهنی 2008 می‌باشد. دکتر بروس بنر که تحت تأثیر پرتو گاما در پروژه‌ای برای تولید ابرانسان به هالک تبدیل شد، حدود ۵ سال تحت تعقیب است و در چند ماه اخیر توانسته‌است خود را کنترل کند…

بازگشت به آینده، مجموعه فیلم هایی در سبک علمی تخیلی به کارگردانی رابرت زمکیس است. تهیه‌کننده این سری استیون اسپیلبرگ است و فیلم‌نامه آن را باب گیل نوشته‌است. یک نوجوان به نام مارتی مک‌فلای به صورت تصادفی در زمان سفر می‌کند و از سال ۱۹۸۵ به ۱۹۵۵ منتقل می‌شود…