مرز سبز؛ فیلمی درام برنده جایزهٔ ویژهٔ هیئت‌داوران جشنوارهٔ بین‌المللی فیلم ونیز به کارگردانی آگنیشکا هولاند است. داستان یک خانواده پناهجوی سوری، یک معلم زبان انگلیسی از افغانستان و یک مرزبان را دنبال میکند. همه آنها در طول آخرین بحران انسانی بلاروس در مرز لهستان و بلاروس یکدیگر را ملاقات می‌کنند…

پیپا؛ فیلمی بیوگرافی جنگی به کارگردانی راجا منون است. داستان کاپیتان بالرام سینگ مهتا از هنگ 45 سواره نظام هند را به تصویر می‌کشد که به همراه خواهر و برادرش در سال 1971 میلادی، در طول جنگ هند و پاکستان در جبهه شرقی جنگیدند…

چیتا؛ فیلمی درام به کارگردانی آرون کومار است. یک کارمند جوان به نام اسواران پس از مرگ خواهرش، فرزند او سانداری را مانند دختر خود بزرگ می‌کند. همه چیز در زندگی آن‌ها به خوبی پیش می‌رود تا اینکه ناگهان سانداری ناپدید می‌شود…

من کاپیتان هستم؛ فیلمی درام به کارگردانی ماتئو گارونه است. افسانه ای هومری که سفر پرماجرا دو پسر جوان به نام های سیدو و موسی را روایت می کند که داکار را ترک می کنند تا به اروپا برسند…

اوج قیمت؛ فیلمی کمدی به کارگردانی جولین اولاند است. یک کلاهبردار که نیاز مبرمی به پول نقد دارد، به زنی با ادعای ثروت ارز دیجیتال نزدیک می‌شود. اما آیا ممکن است این زن هم یک کلاهبرداری مانند او باشد؟

آیلین؛ فیلمی در سبک مهیج روانشناختی به کارگردانی ویلیام اولدروید است. آتوسا مشفق، فیلم‌نامه این فیلم را بر اساس رمانی به همین نام نوشته خودش که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد به رشته تحریر درآورده است. داستان در سال ۱۹۶۰ اتفاق افتاده و ماجرای زندگی دختر جوانی به نام آیلین را دنبال می‌کند که در یک کانون اصلاح و تربیت در نیوانگلند مشغول به کار است. هنگامی که مشاور جذاب و فریبنده به نام ربکا پا به زندان می‌گذارد، رابطه‌ای عجیب میان این دو شکل می‌گیرد…

ریکی جرویز آرماگدون؛ استندآپ کمدی با اجرای ریکی جرویز است. در این استندآپ، ریکی جرویز با استفاده از طنز و شوخی‌های خود به موضوعاتی مانند پیشرفت هوش مصنوعی، سیاست درست در جامعه، تجربیات خانوادگی هنگفت از عروسی تا مراسم خاکسپاری و در نهایت، مسائلی پیرامون پایان بشر می‌پردازد.

برگ های افتاده؛ فیلمی کمدی درام به نویسندگی و کارگردانی آکی کائوریسماکی است.این بیستمین فیلم بلند کائوریسماکی و ادامه سه‌گانهٔ پرولتاریا است که شامل فیلمهای سایه‌ها در بهشت (۱۹۸۶)، آریل (۱۹۸۸) و دختر کارخانه کبریت‌سازی (۱۹۹۰) می‌شود. آنسا، زن مجردی است که در هلسینکی زندگی می‌کند. او با یک قرارداد ساعت صفر در یک سوپرمارکت کار می‌کند و در آنجا قفسه‌ها، و بعداً پلاستیک قابل بازیافت را مرتب می‌کند. یک شب او به‌طور تصادفی با کارگری به نام هولاپا آشنا می‌شود، که به همان اندازه تنها است اما…